روزنامه و مجلات

جمهوری شایسته سالاری

جمهوری شایسته سالاری
1398/09/11

سرمقاله دکتر پیمان مولوی در روزنامه صمت

  
جمهوری شایسته سالاری
پیمان مولوی
دبیرکل انجمن اقتصاددانان ایران


یک سال پیش سرمقاله ای نوشتم در خصوص جمهوری علم و اهمیت آ در تصمیم سازی و توسعه کشورها و شرکتها.
اما هر روز که می گذرد بحرانی بیشتر به چشم می خورد و ان بحران شایسته سالاری در فضای مدیریت اقتصادی است که سالها و حتی دهه هاست که گریبان اقتصاد ایران را و بسیاری از حوزه ها را گرفته است.
در بسیاری از جلسات که حضور می یابم خیلی به این موضوع برخورد می شود که فردی که مسول هم هست اضهار نظری می کند که الزاما یک بیش اولیه علمی هم ندارد و یا حتی فراتر مسولیتی که دارد با تجربه و دانشی که دارد نیز هماهنگی حداقلی ندارد.
در بسیاری از جلسات مسولان در انتقاد از وضعیت موجود تند تر از سایر شرکت کنندگان در جلسات صحبت می کنند و این بسیار جای تعجب دارد.
شایسته‌سالاری* به شیوه‌ ای از حکومت یا مدیریت گفته می‌شود که در آن دست‌ اندرکاران بر پایهٔ توانایی و شایستگی‌ شان برگزیده شوند و نه بر پارهٔ قدرت مالی یا موقعیت اجتماعی و فامیلی. فناوری‌های نوین و شتاب تحولات و تغییرات، نیاز به نیروی انسانی متخصص را بیش از پیش کرده‌است. این امر بنگاه‌ها و دولت را به سوی نظام و سیستمی شایسته سالار رهنمون می‌کند. در جوامع شایسته سالار، نگرش‌های خویشاوندسالاری، قبیله گرایی، حزب سالاری و غیره مطرود است. نظام شایسته سالار، نظامی است که در آن افراد مناسب در مکان و زمان مناسب منصوب شده و از ایشان بهترین استفاده در راستای اهداف فردی، سازمانی و اجتماعی به عمل آید.
وقتی افراد در جلسه ای میبینند که فرد تصمیم گیر الزاما در یک سازمان خصوصی و یا دولتی و یا … به لحاظ دانش، توان مدیریتی و تجربه شایستگی لازم را ندارد فضای یاس و البته کارشکنی غلبه خواهد یافت.
کلمه شایسته سالاری برای اولین بار توسط مایکل یانگ  انگلیسی، در سال ۱۹۵۸ در کتاب “طلوع شایسته سالاری،” مطرح شد. وی در کتاب خود موقعیت اجتماعی افراد را در آینده، ترکیبی از بهره هوشی و تلاش و کوشش فراوان دانسته بود. یانگ در این کتاب پیش بینی کرده بود که این نظام اجتماعی جدید در نهایت به یک انقلاب اجتماعی منجر می شود که در آن توده های مردم، حاکمان و نخبگانی را از قدرت خلع می کنند که از احساسات و نیازهای عامه مردم، فاصله گرفته اند. با وجودی که این تعریف از شایسته سالاری یک معنی منفی در ذهن تداعی می کند، ولی خیلی ها معتقدند که هیچ نظام و سیستمی بهتر و عادلانه تر از نظام شایسته سالاری برای جوامع مختلف نیست.
به باور آنها، نظام شایسته سالار بسیار عادلانه تر و کارآمدتر از سایر نظام های سیاسی و اجتماعی موجود است و در نهایت، به تبعیض های اجتماعی پایان می دهد.
آیا ما حاضر به پذیرش شایسته سالاری هستیم؟
به گمانم اقتصاد ایران بسیار با مفهوم شایسته سالاری فاصله دارد و این امر بسیار بر توسعه ایران تاثیر منفی خواهد داشت
نخواهی که ضایع شود روزگار به ناکار دیده مفرمای کار (سعدی)