روزنامه و مجلات

شاه کلید رشد در آلمان

شاه کلید رشد در آلمان
1395/12/22

مقاله ای به قلم دکتر پیمان مولوی در ویژه نامه اقتصادی شرق

 تامین مالی بنگاه ها و موسسات اقتصادی در کشو های مختلف به صورتهای مختلفی صورت می پذیرد  که عمده آنها بر اساس دو مدل اصلی پایه گذاری می گردند. مدل اول که جهان شمول تر است (نه بر اساس تعداد بلکه بر اساس مبلغ تامین مالی صورت گرفته و عمق آن) مدل بازار محور و مدل دوم مدل بانک محور می باشد.
در ایران نیز تامین مالی بانک محور بیش از ۹۰ درصد تامین مالی بنگاه ها را به خود اختصاص داده است ، نظام تامین مالی بانک محور امروزه با چالشهای جدی روبرو بوده است که بررسی نمونه های موفق بین المللی می تواند به ما در یافتن راه حلی منتطقی یاری رساند.
سیستم بانکداری ایران به سبب دوره تحریم های چندین سال اخیر از استانداردهای بین المللی به دور بوده است و امروزه در حال دست و پنجه نرم کردن با بحرانهایی از قبیل عدم کفایت وثايق وام های دستوری ، مطالبات بانک ها از دولت ، دارایی های سمی، هزینه های عملیات و و سربار بالا، نبود نظام جامع تعهدات و نبود سیستم های مدیریت ریسک به روز بانکی هستند. آنچه که مسلم است در جهان کنونی که در آن زندگی می کنیم مدل های متنوع و موفقی در جهان برای تامین مالی بانک محور وجود دارد از کشورهایی نظیر سنگاپور ، مالزی و اندونزی ، عمان ، ترکیه ، امارات، کره جنوبی و در نهایت آلمان و ژاپن.
در این نوشتار سعی بر معرفی اجمالی تامین مالی بانکی در کشور آلمان داریم ، کشور آلمان یکی از موفق ترین مدل های تامین مالی را در جهان دارا می باشد.

ایالات متحده امریکا با تولید ناخالص ملی ۱۷.۹ تریلیون دلاری  بزرگترین کشور جهان است ، نظام تامین مالی این کشور با توجه به اندازه بازار های سهام نیویورک  و بازار سهام نزدک  به ترتیب با ۱۸ و ۷ تریلیون دلار بسیار مبتنی بر بازر سرمایه  می باشد ، در این کشور نسبت وام بانکی اخذ شده به تولید ناخالص ملی   در حدود ۷۳ درصد می باشد ، در ایالات متحده امریکا عموما خانواده ها در سبد سرمایه گذاریشان برخلاف کشور مان ایران که مسکن و سپرده بانکی بیش از ۹۰ درصد سرمایه خانوار را تشکیل داده از اوراق مالی و مشتقات مالی استفاده می نمایند.
در نقطه مقابل ایالات متحده امریکا کشورهای ژاپن و آلمان قرار به ترتیب با تولید ناخالص ۴.۱ و ۳.۳ تریلیون دلار هستند که از سیستم تامین مالی بانک محور سود می برند که در آلمان نسبت وام های بانکی به تولید ناخالص بانکی در حدود ۱۳۲ در صد می رسد.
کشورهای آلمان و ژاپن بعد از جنگ جهانی دوم خصوصیات مشترک زیادی باهم دارند، در هر دو کشور ما شاهد شکست سهمگین نظامی از متفقین و نابودی زیر ساختهای صنعتی هستیم و در هر دو کشور شاهد اهمیت و تمرکز بالای واحد های کوچک و متوسط در تولید ناخالص ملی هستیم. در ایالات متحده امریکا واحد های کوچک و متوسط در حدود ۳۰ درصد اقتصاد را تشکیل می دهند حال انکه این واحد ها در آلمان و ژاپن نزدیک به ۷۰ درصد اقتصاد را تشکیل می دهند.
سیستم بانکداری در کشور آلمان به قرن پانزدهم میلادی باز می گردد ، برن برگ کهن ترین بانک آلمانی است ، در آلمان سه نوع بانکداری وجود دارد ، بانکداری خصوصی  همانند دویچه بانک  و کامرز بانک  ، بانک های مشارکتی  ، بانکهایی هستند که با گرفتن سپرده و دادن انواع تسهیلات و اقدامات بر مبنای مشارکت فعالیت می کنند همانند ریفیشن بانک  ، دی زد بانک   و در نهایت بانک های سپرده گذاری   که مدلشان مبتنی بر گرفتن سپرده و ارایه سود به آنهاست که معروفترین آن ها اشپارکاسه  می باشد.
مدل سه محوری بانکداری کشور آلمان مختص به این کشور بوده و جوابگوی بسیاری از نیازهای بومی صنایع ، بنگاه های کوچک و متوسط و مردم این کشور است.
بانک های خصوصی تجاری
این بانکها نقش مهمی در رشد و توسعه بنگاه های بزرگ آلمانی داشته اند و به آنها در توسعه ، دستیابی به بازار سهام ، ایجاد روابط بین المللی و ادغام و تملیک ها یاری رسانده اند.این بانک ها در صنعتی سازی آلمان بزرگترین نقش را بازی کرده اند. 
بانکهای خصوصی تجاری نقش بزرگی در توسعه و بزرگ شدن صنایع آلمان از قرن ۲۰ به ۲۱ ایفا نمودند، آنها به اولین ارایه دهنده اعتبار به شرکتهای آلمانی در بازه های زمانی بلند مدت تبدیل شده و در در قرن ۲۱ هم نقش بانک های سرمایه گذاری  را برای سیستم بانکداری آلمان به عهده گرفتند.
این بانکها در حاکمیت شرکتی بنگاه های آلمانی نقش مهمی را ایفا نموده و و سعی در بالا بردن بهروری بنگاه ها می نمایند. این نوع از بانک ها با رهبری ۴ بانک بزرگ و ۲۰۰ بانک کوچک حکم موتور تامین مالی بنگاه های صنعتی آلمانی را به عهده دارند.

گروه بانکهای سپرده گذاری 
 این بانکها با مشارکت منابع دولتی در آلمان شکل گرفته اند و امروزه بالغ بر ۴۱۵ بانگ سپرده گذاری محلی و ۷ بانک منطقه ای با درا اختیار داشتن بانکهای زیر مجموعه و شرکتهای تحلیل داده به فعالیت می پردازند.
ریاست هیات مدیره این بانکها اغلب به سیاستمداران و شهرداران محلی اختصاص می یابند و اهداف این بانک ها افزایش رفاه در سطح جامعه بوده و سود انها همواره موجب بزرگتر شدن بنیه وام دهی برای اجرای پروژه های رفاهی  می گردد. استراتژی اصلی این بانکها سودآوری نبوده و هدف ارایه امکانات به دولت های محلی و اقتصاد محلی کشور آلمان می باشد.

بانک های مشارکتی
بانک های مشارکتی در بسیاری از جهات شبیه با بانک های سپرده گذاری عمل می کنند، این بانکها به صورت مرکزی و محلی ، کوچک و متوسط طبقه بندی می شوند.
این بانکها مدل ساده دارند ، آنها سرمایه های خرد را جمع آوری و اقدام به اعطای وام به بنگاه های کوچک و متوسط می کنند. 
این بانکها برای ارایه خدمات بهتر دراری موسسات زیر مجموعه برای خود هستند که به مجموعه های غیر انتفاعی و بیمه های سپرده گذاری تقسیم می شوند.
این موسسات در آلمان در حدود ۱۰۵۰ موسسه را در تصاحب خود دارند و نیروی انسانی معادل ۲۰۰۰۰۰ نفر را در استخدام خود دارند. این بانک های داریا دو مدل مدیریت هستند که اولین آنها مدل  خود کمکی   بوده که مدل مدیریت آنها خصوصی است و از قوانین موسسات خصوصی بهره می برند. مدل دوم مدل دموکراتیک   است که اعضا همه یک رای با هر سهمی دارند و حق فروش سهام خود را به خارج ندارند و برای خروج باید سهام را به بانک ارایه و سود و اصل پول خود  را دریافت نمایند، از مهمترین دستاورد های این روش عدم تصاحب بانک توسط گروه های ذینفع است.

مشخصه های سیستم بانکداری آلمان
سیستم  بانکداری آلمان به عنوان نمونه ای موفق از تامین مالی بنگاه ها و صنعتی سازی آلمان بعد از جنگ جهانی دوم ارزش مطالعه بیشتر را دارد و ما سعی می کنیم تا موارد مهم را برای شما بر شماریم:
۱. عمده بانک های آلمانی سود محور بوده و نیمی از آنها را بانک های خصوصی تشکیل می دهند، بانک های دولتی هدفشان حمایت منطقه ای و محلی بنگاه ها می باشد ، ویا به مانند  گروه بانکی KfW در سطح ملی فعالیت می کنند. در خصوص بانک های مشارکتی (تعاونی) هدف به هیچ وجه افزایش سودآوری نیست و حمایت از اعضا و کسب و کارهایشان می باشد. این استراتژی در نهایت موجب محدود ماندن سرمایه شان می گردد و در نهایت موجب منفی شدن روند سودآوریشان گردیده است.
۲. یکی از اثرات مثبت محدود بودن محور سودآوری در بانک های آلمانی ، ثبات نظام بانکی آلمان است.قبل از بحران سال ۲۰۰۷ میلادی کشور آلمان تنها کشور بعد از جنگ جهانی دوم بود که تجربه تلخ بانکی را نداشت.
۳. امروزه ، بانک های سپرده گذاری و مشارکتی محلی بر اساس قاعده مدیریت منطقه ای اقدام به ارایه خدمات خود در مناطق خود کرده و از رقابت در سایر مناطق پرهیز داده شده اند.
۴. سود آوری بانک های آلمانی به سبب محدود شدن رقابت تحت عنوان درون ستونی   کمتر از استاندارده ای بین الملللی است.
۵. تقریبا تمام بانک های آلمان بین المللی و جهانی هستند، آنها تمام خدمات بانک های تجاری و سرمایه گذاری را به نحو عالی ارایه می دهند، نظام بانکداری بین المللی موجب تطبیق قوانین محلی با بانکداری بین المللی شده اند.
۶. رابطه نزدیک بین بانک ها و مشتریانشان موجب گردیده است که رابطه بسیار خوبی تحت عنوان خانه بانکی   شده است . این نقش در بانکداری آلمان امروزه هم وجود دارد ، بسیاری از بنگاه های در اختیار بانکهایی تحت عنوان Mittelstand هستند که بسیاری از آنها بانکهای سپرده گذاری و مشارکتی هستند.

بحران مالی ۲۰۰۷ و سیستم بانکداری آلمان
بانک های Hypo Real State و Industrie Kreditbank و بانکهای بزرگی همچون دویچه بانک و کامرز بانک از بحران مالی ۲۰۰۷ آسیب دیدند و این ضرر و زیان ها ناشی از معاملات خارج از ترازنامه   بوده است.
بر خلاف این بانک ها ، بانک های سپرده گذاری محلی و مشارکتی (تعاونی) کمترین آسیب را از این بحران دیدند. و نکته جالب این است که آنها در این دوره بسیار سودآور هم بوده اند. سودآوری آنها به رابطه بسیار خوبشان با مشتریان و نیازهایشان و قوانین کنترل کننده و حاکمیت شرکتیشان بر می گردد.
سیستم های بانک محور از قبیل آلمان نقش پررنگی در بسیج کردن پس اندازها ، تخصیص سرمایه و نظارت بر تصمیمات سرمایه گذاران دارند و سعی می کنند به عنوان یک شریک حمایتی در کنار شرکتها و مشتریانشان قرار گیرند.
همچنان که در سیستم بانکی آلمان مشاهده کردیم در بسیاری موارد بانک های محلی و تعاونی قدرت زیادی دارند و هدف نهایی انها بگونه ای تعریف شده تا حامی بنگاه ها بوده و کمتر بر روی سود آوری تکیه می کنند و بانکهای خصوصی تجاری و سرمایه گذاری هدف اصلی را سودآوری می دانند.
یکی از نکات کلیدی که در بانکداری مدل آلمانی می تواند برای ما در ایران جالب باشد و البته مفید محدود بودن رقابت بین بانکی در سطح بانک های محلی در سوداوری و تخصیص بهبنه منابع برای تولید و اشتغال است ، نکته دیگر محدود بودن قدرت مدیریتی بانکها و کنترل شدید بر روی بانکهای مشارکتی و سپرده گذاری می باشد، البته سیستم بانکدارآلمان از داشتن موسسات مالی غیر مجاز نیز رنج نمی برد.
سیستم بانکی در آلمان به گونه ای تعریف شده است که موجب رشد تولید ناخالص ملی کشور گردیده است.
البته این سیستم مالی با فراز و فرودهایی روبرو بوده است، سیر و تکمیل قوانین و مقررات در کشور آلمان ، رویه ها ، دستور العمل ها می تواند سندی برای سیر تکامل در بانکداری ما در ایران باشد.