اخبار

چگونه هزینه سرمایه، قدرت رقابت بنگاه های ایرانی را تحلیل برده است؟

چگونه هزینه سرمایه، قدرت رقابت بنگاه های ایرانی را تحلیل برده است؟
1397/10/23

مقاله ای از دکتر پیمان مولوی در روزنامه گسترش صمت

دکتر پیمان مولوی  مشاور تامین مالی و سرمایه گذاری
همه ما هر روز شعار توسعه صادرات و اهمیت آن را در تریبون های مختلف می شنویم و بر کسی پوشیده نیست که بدون رشد صادرات تقریبا دستیابی به آنچه که ملتها می خواند سخت خواهد بود، اما وقتی به الزامات رشد و توسعه صادرات می رسیم وضعیت موجود فاصله بسیار زیادی با خواست و اراده ما دارد.
سالهاست که بنگاه های ایرانی در حال دست و پنجه نرم کردن با مبحث مالی و سرمایه گذاری مهمی بنام هزینه سرمایه Cost of Capital هستند اما گاها نه خود بنگاه ها و نه سیاستگذاران درگیر آن نیستند و توجهی بدان نمی کنند.


اول بگذارید در خصوص هزینه سرمایه کمی صحبت کنیم ، هر شرکتی ساختار مالی مرکب از دارایی ها و معادل آن بدهی و اورده سهامداران است که در دنیای فاینانس بدان Capital Structure یا ساختار سرمایه می گوییم، در ساختار سرمایه بدهی ها دارای هزینه بدهی هستند و این بدان معناست که شرکت در قبال بستانکارانش تعهد ارایه بازده برای پوشش دادن هزینه بدهی اش را دارد و همچنین سهامداران در قبال اورده خود انتظاری تحت عنوان بازده مورد انتظار سهامداران دارند ، وقتی ما از بازده مورد انتظار سهامداران صحبت می کنیم ، اولین و بزرگترین مشکلی که پیش پای شرکتهای ارانی قرار می گیرد(از بعد مالی) بالا بودن نرخ بهره بدون ریسک Risk Free Rate در ایران است، تقریبا جزو بالاترین هزینه های بهره بدون ریسک در دنیا را داریم.
در حوزه بین المللی نیز ایران به سبب تحریمهای اولیه و البته بعد از خروج ایالات متحده از برجام و نقض یکطرفه ان ، دسترسی به پول های بین المللی ارزان را ندارد ، به سبب رتبه ریسک بالای اعتباری تامین مالی و سرمایه گذاری ارزان بدون گارانتی های دولتی امکانپذیر نیست ، در این خصوص باید آگاه باشیم که هرچه رتبه اعتباری کشوری بالاتر باشد دسترسی به منابع بین المللی با هزینه کتر و در نهایت بازده مورد انتظار سهامداران نیز کمتر خواهد بود.
بر اساس گفته های بالا شرکتهای ایرانی در ساختار سرمایه شان با دو مشکل بزرگ روبرو هستند :
یک: بالا بودن نرخ بهره بدون ریسک و به سبب آن بالا بودن نرخ بهره بانکی برای تامین مالی و تمام ابزارهای مالی در بازار سرمایه
دوم: عدم دسترسی به منابع مالی بین المللی در شرایطی که رتبه اعتباری مناسبی نداریم
بر اساس دو مشکل بالا ایران و شرکتهای ایرانی دارای یکی از بالاترین هزینه سرمایه ها در دنیا هستند ، بر همین اساس یک تولیدکننده ایرانی برای رسیدن به نقطه سربه سر سرمایه باید بسیار بیش از رقیب چینی ، اذربایجانی ، المانی، هندی و ... بازده تولید کند و به مرور این امر موجب گشته تا نتواند در پروژه ها ، تولید محصولات با رقابای بین المللی رقابت مناسبی داشته باشند.
اگر سایاستگذاران در ایران نسبت به بالا بودن هزیینه سرمایه بنگاهی چاره و تدبیری نیاندیشند در تمام سطوح از حوزه پیمانکاری تا خدمات، از تولید تا زیرساخت، هزینه تمام شده محصولات بالا و بالاتر خواهد رفت و این امر قدرت رقابت بین بنگاهی شرکتهای ایرانی را با خطر بسیار زیادی روبو خواهد کرد.
تصور کنید که چرا ما در اریان نمی توانیم با یک و نیم میلیارد دلار بندر بوسان بسازیم با نرخ بازده داخلی ۹ درصد و طول دوره عملیاتی ۳۰ ساله؟در کنار جواب های همیشه اماده از قبیل تحریم ، نبود منابع مالی ، سر موقع انجام نشدن پروژه ها، مدیریت عملیاتی پروژه و ... عامل دیگر بالا بودن هزینه سرمایه شرکتهای ایرانیست.
بارها و بارها در نوشته ها بدین موضوع اشاره کرده ام که چطور بالا بودن نرخ بهره بدون ریسک در سیستم بانکی ایران در حال تبدیل شدن به یک تبر برای نابودی کسب و کارهای ایرانیست و اگر نتوانیم ان را اصلاح ساختاری و نه دستوری کنیم به مرور بر تمام ارکان اقتصاد داخلی و خارجی ما تاثیر مخرب تری خواهد داشت.
به امید روزی که هزینه سرمایه در ایران قابل رقابت شود و این بدون اصلاح ساختار پولی و بانکی ، حضور افراد مارامد و خوشفکر و اعتقاد سیاستگذاران شدنی نخواهد بود.